وقتی به یکی از تصاویر لکهای و انتزاعی آزمون رورشاخ نگاه میکنید فرقی نمیکند یک پروانه ببینید یا یک فیل رقصان، انسانهای غرق در خون یا هر تصویر ذهنی دیگری. در هر حال پاسخی که میدهید برخی از تاریکترین و پنهانترین زوایای ذهن شما را اشکار میکند.
معمای تست رورشاخ حل شد!
به گزارش لایوساینس، محققان به تازگی راز آزمون رورشاخ را پیدا کرده و دریافتهاند که چرا وقتی افراد به لکههای جوهری این آزمون نگاه میکنند تصاویر متفاوتی میبینند. تعداد تصاویری که از این لکههای جوهری استخراج میشود مربوط به فرمهای نامنظم لبه هر یک از این شکلهاست.
آزمون رورشاخ که گاهی با نام آزمایش لکه و جوهر هم شناخته میشود یک آزمون روانی است که در آن ادراکات فرد از لکه های جوهر جمع آوری شده و سپس آن را با کمک تفسیرهای روانی یا الگوریتم های پیچیده تجزیه و تحلیل میکنند.
لکههای رورشاخ ابتدا در سال ۱۹۲۱ توسط روانپزشک سوییسی به نام هرمان رورشاخ طراحی و ابداع شد. او ۱۰ الگوی مختلف را منتشر کرد که بعدها به نام اشعه ایکس روان شناسی معروف شد.
این تست مبتنی بر پدیدهای به نام پاریدولیاست. پاریدولیا یک پدیده روانشناختی است که در آن، فرد علایم و یا صداهایی را که ادراک میکند به صورت معنادار میشناسد. از مثالهای معمولی که در این باره زده میشود میتوان به این موارد اشاره کرد: دیدن چهره در ابرها، دیدن چهره در ماه و یا شنیدن پیامهای ناشناخته وقتی نوار و یا صدای ضبط شده بهصورت برعکس پخش میشود. رورشاخ از تفسیری که هر یک از بیماران از لکهها میکرد برای ارزیابی وضعیت روانی بیمار بهره میبرد.
برای کشف راز این آزمون، محققان ابتدا به بررسی برخالها یا فرکتالها پرداختند. فرکتالها، الگوهای تکراری هستند که در هر مقیاسی (یعنی از نمای دور و نزدیک) به یک شکل به نظر میرسند. وقتی فرکتالها پیچیدهتر باشند، افراد تصاویر کمتری در آنها میبینند، اما زمانی که همان الگوها سادهتر هستند، تعداد تصاویری که افراد از دل فرکتالها بیرون میکشند بیشتر است.
ریچارد تیلور، فیزیکدان دانشگاه اورگون و سرپرست این گروه تحقیقاتی میگوید: فرکتالها حاوی تصاویر فرضی و غیرواقعی هستند و میتوان گفت که در واقع سیستم بینایی را فریب میدهند.
وی ادامه میدهد: فرکتالها در طبیعت بسیار فراواناند و میتوان نمونههایی از آنها را در درختان، ابرها، نورها و سواحل دریاها پیدا کرد.
سیستم بینایی مغز طوری سازش پیدا کرده که الگوها را پردازش کند. توانایی سیستم بینایی برای پردازش درست این فرکتالها منجر به پدیدهای میشود که محققان به آن «مشاهده بدون تلاش» میگویند.
با توجه به این که لکههای جوهری رورشاخ حاوی الگوهای فرکتال است، تیلور و همکارانش تصمیم گرفتند از این لکهها برای مطالعه چگونگی پردازش تصاویر در مغز استفاده کنند.
در این تحقیق، ۲۳ دانشجوی روان شناسی به ۲۴ تصویر جوهری رورشاخ نگاه کرده و اشکال مختلفی که در این لکهها میدیدند را به محققان نشان دادند. تعداد این تصاویر از هیچ تا هفت و یا بیشتر متغیر بود. با استفاده از پارامترهای فرضی به نام بُعد فرکتال، محققان میزان پیچیدگی یا سادگی هر لکه جوهر را به طور کمی تعیین کردند.
بعد از آنالیز نتایج، مشخص شد که هر چه فرکتالها پیچیدهتر باشند، شرکتکنندهها تصاویر کمتری در این فرکتالها میبینند. در واقع میتوان گفت راز تصاویر رورشاخ در سادگی آنهاست.
محققان امیدوارند از این نتایج برای ایجاد سیستمهای بینایی مصنوعی استفاده کنند.
تیلور میگوید: برای این که بتوانیم سیستمهای بینایی مصنوعی بسازیم باید سیستمهای طبیعی را به دقت مطالعه و درک کنیم که این سیستم چگونه و به چه دلیل دچار خطا میشود.
در حال حاضر این محققان مشغول مطالعه بر روی چشمهای مصنوعی و آزمایش این نوع چشم در موش ها هستند.